زمین صافه عزیزم!

«...و ای مومنان بدانید و آگاه باشید که هر کار خیری بدون پاداش نمیماند. نیکی کنید تا ما شما را به شهری ببریم پر از حوریان بهشتی برنزه ی بلند قد که همیشه خندان بوده و هیچگاه به شما [نه] نمیگویند. و در آن شهر شما مجاز هستید بدون هیچ ترسی از خفت شدن یا کتک خوردن مخ هرکسی که دوست دارید را در آنی و کمتر از آنی بزنید. و در آن دیار همه شما را همچون فرشتگانی دول طلا نظاره میکنند. و در این شهر هیچ کس مخالفتی با برپایی محفل انس و الفت در خلوتگاه ندارد. و بدانید که آن شهر نمود بارزی از بهشت برین بر روی زمین است...» 

 « سوره رشت ـ آیه گلسار »

 

کف نوشت: و ما برگشتیم. قرار بود یه مسافرت دو روزه بریم که یه کم بیشتر و نزدیک به دو هفته طول کشید. اگه نگم بهترین ، باید بگم یکی از بهترین شمال هایی بود تا به حال رفته بودم ، که از چالوس شروع شد و یه کم اینوری تا سمت نارنجستان و نور و محمود آباد رفت و بعدش کشیده شد به سمت رامسر و در آخر هم به رشت و انزلی و زیبا کنار ختم شد. 

 

کف نوشت ۲: خیلی حس بدیه که وقتی داری شنا میکنی از آب بکشنت بیرون و تور بندازن تو آب که جسد یه غریق رو از آب بکشن بیرون :(( . خیلی حس بدیه. 

 

کف نوشت۳: امیدوارم آخر این اتفاقات و این خونایی که ریخته میشه تلخ نباشه. حرفای هاشمی به نظرم خوب بود ولی یه جورایی دیگه از حرف خسته شدم. اینکه بشینم ببینم موسوی یا کروبی یا خاتمی یا هاشمی چی میگن بعد از اینکه یه سری آدمو گرفتن و بردن و زدن و کشتن. یه جورایی از حد حوصله خارج شده این جریانات و افه ی پرستیژ و صبوری بعضی آقایون. شایدم راه عوض شدن همه چی همین راهه و عقل ناقص من نمیتونه درکش کنه. ولی تا اونجایی که به خودم مربوط میشه اینه که در حال حاضر اثری از اعتماد به هیچ لیدری تو وجودم نیست. شاید بعدها بهتر بشه. شاید الان خیلی بدبین شدم. پس شاید بهتر باشه الان بیشتر از این در موردش حرف نزنم که بعدا پشیمون بشم. 

 

کف نوشت ۴: دقت کردین جدیدن خواننده های وطنی چقدر دارن میرن به سمت ترانه های کاربردی؟؟ مثلن ترانه ی « بیب بیب بیا بالا » صرفن برای «اوتو زدن» یا « مهمونا منتظرن کیکو ببر» مخصوص «کیک عروسی» و بسیاری مثال از این قبیل. و جالبتر اینه که مردم هم خیلی خوب با این آهنگا و مورد استفاده شون ارتباط برقرار کردن. مثل اینکه یه دوستی دارم که وقتی اون آهنگ بیب بیب بیا بالا رو داره گوش میده همه میدونن که امروز بیکاره و داره ول ول تو خیابون میچرخه که شاید یکی بیاد بالا!  

  

نظرات 1 + ارسال نظر
روشنک دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 12:06 ق.ظ http://www.navayegaribane.blogfa.com

تقبل الله با این آیات :دی
تو کدوم سفرت بد بوده که هر دفعه میای میگی بهترینش بوده. :دی میدوارم همه اش به همین بهترینی باشه و حال و هوا عوض کنم باشه حسابی

یکی از فامیلامون مرداد پارسال اردو رفته بودن دریا، غرق شد.تک پسرم بود 16 سالش بود :(

بدبینی اپیدمی شده برادر

من دقت نکردنم نه.
:دی

من الله توفیق خواهرم.
والا اصل سفر بر اینه که خوش بگذره و همیشه هم خوش میگذره ولی ایندفعه یه جورایی بود که از شدت خنده داشتیم مریض میشدیم دیگه.
همیشه وقتی یه جوون میمیره حالم بد میشه حالا فکر کن رفته بوده خوشی کنه که مرده. خیلی بده :(( خدا بیامرزدش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد